نقد خودمونی “خجالت نکش ۲”: یه فیلمی که خودش باید خجالت میکشید!
حالا این فیلم چه خبره؟ خب بذارین صاف و پوست کنده حرف بزنم:
اول از فیلمنامه شروع کنیم که پر از اشکال بود:
- داستان فیلم حول این میچرخه که یه زن و شوهر به خاطر حرف یه فالگیر اینستاگرامی (!) از هم جدا میشن. یعنی واقعاً؟ این دیگه چه توجیه مسخرهایه؟ مگه آدم عاقلی این کارو میکنه؟
- شوخیها همش حول فحش دادن و کتک کاریه. انگار نویسنده فکر کرده هرچی فحش بدیم فیلم خندهدارتر میشه!
- شخصیت صنم که تو قسمت اول یه زن باهوش بود، تو این قسمت تبدیل شده به یه آدم بیعقل که هرکاری شوهرش میگه انجام میده.
کارگردانی هم که گویا اصلاً حواسش نبوده:
- بعضی صحنهها انقدر کش میده که آدم خوابش میبره!
- فضای روستایی فیلم اصلاً باورپذیر نیست. بیشتر شبیه شهرک سینماییایه تا یه روستای واقعی.
- بازیگران رو ول کرده بودن هر کاری میخوان بکنن. انگار بگردن خودشون رو سرگرم کنن!
بازیگرا هم که استعدادشون هدر رفته:
- مهرانفر و مقدمی میتونستن عالی باشن، ولی بهشون یه آدم مسخرهبازی تحویل دادن.
- شخصیتهای فرعی هم که انگار فقط واسه پُر کردن صحنه اومدن تو فیلم.
چرا نسخه اول بهتر بود؟
- اون یکی حداقل یه موضوع جالب داشت (بچه دار شدن تو میانسالی)
- شوخیهاش بامزهتر بود
- آدمها باورپذیرتر بودن
چیکار میشد کرد که فیلم بهتر بشه؟
۱. یه داستان منطقیتر مینوشتن که آدم باور کنه
۲. شوخیهای بامزهتر و خلاقانهتر میذاشتن
۳. به شخصیت صنم خیانت نمیکردن (همون زن باهوش قسمت اول میموند)
۴. فضای واقعیتر روستا رو نشون میدادن
۵. از این همه فحش و کتک کاری کم میکردن
حرف آخر:
این فیلم یه نمونه بارز از “سریع ساختن یه دنباله برای پول درآوردن” بود. نه فکر پشتش بود، نه زحمتی کشیده بودن. اگه یه شب حوصله نداشتین و میخواستین یه چیزی تو پسزمینه روشن باشه شاید بد نبود، ولی به عنوان یه اثر سینمایی واقعاً ضعیف بود
منابع: